tg-me.com/seyedmehdimoosavi2/5365
Last Update:
خدای خوب و بزرگی بود
که شک نداشت، ولی ایمان
به هیچچیز نمیآورد!
خدای خوب و بزرگی که
بهار و سکس گروهی را
به شکل معجزه نازل کرد!!
بهار، بعد زمستان است
خدای خوب، چنین فرمود!
و سبز شد همهجا یکهو
پرندهای عصبانی گفت
چقدر رفتن و برگشتن؟!
شروع شد همهچی از نو
درخت بعد دو خمیازه
شکوفه داد و به حسرت گفت
که مرگ، خواب قشنگی بود
دلم امید نمیخواهد
بهار و عید نمیخواهد
که باز دفن شوم در کود!
و ساخت سکس گروهی را
برای درک جنون از تن
خدای خوب و بزرگی بود
که ساخت سکس گروهی را
برای کشتن «من» در «ما»
برای لذتِ نامحدود
و مرد گفت که باید زن
همیشه مال خودم باشد
بهزورِ حلقهی در گردن
و زن که در وسط هر سکس
به فکر روز عروسی بود
به فکر بچّهبغلکردن!
خدای خوب و بزرگی بود
سقوط تلخ جهانش را
در امتداد زمان میدید
خدای خوب و بزرگی که
بهار و سکس گروهی را
نیافرید و فقط خوابید
که ناامید و پر از شک بود
نخواست تا که خدا باشد
نخواست تا که خدا... جا زد!
خدای خوب و بزرگی بود
که رفت داخل حمّام و
بدون مکث رگش را زد
مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
BY سید مهدی موسوی
Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 280
Share with your friend now:
tg-me.com/seyedmehdimoosavi2/5365